بعد از هر مرگی -  خوش‌بختانه یا متاسفانه - خروارخروار هندوانه است که زیر بغل متوفی داده می‌شود. مرحوم احمد احمدی دقیقا سی و هفت سال عضو دائم شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. خوشبختانه عزراییلی هست تا مدیران و مسئولان ما را برکنار کند وگرنه به طور عادی چنین اتفاقی نمی‌افتد. هر کجای دنیا وقتی با کسی/کسانی طرف باشید که این همه سوال دست اندر کار امری بوده باشد قاعدتا باید این حق را داشته باشید که بپرسید این همه سال چه کرده است؟ چه کارنامه‌ای دارد؟ اما آیا کسی از کارنامه‌شان می‌پرسد؟ چنین کسانی که خودشان این همه سال مدیر و صاحب رای در امری بوده‌اند چه‌طور می‌توانند اظهار نارضایتی کند؟ آیا چنین کسانی شیپور را از سر گشادش نمی‌زنند؟

اغلب شمایی که این نوشته‌ها را می‌خوانید گذرتان به دانشگاه افتاده. باید بدانیم که دانشگاه فعلی محصول مدیریت چنین کسانی است. «حجت الاسلام دکتر»هایی که شعار وحدت حوزه و دانشگاه دادند ولی در عمل سعی کردند دانشگاه با حوزه وحدت کند. سعی کردند تا آن‌جا که می‌گنجید/می‌گنجد دانشگاه را زیر بلیط حوزه ببرند. دانشگاه نهادی درجه‌ی دو و زیرنفوذ حوزویان باشد. نهادی که قرار است در آن تئوری‌های اسلامی که قرار است بعدا درباره اقتصاد و غیره تولید شود[؟!] را توسعه دهد تا نهادی اسلامی حساب شود. گاهی به خودم می‌گویم کاش از همان سال 1359 دانشگاه‌ها بازگشایی نمی‌شد و امور آموزشی - خیلی صاف و روشن- در اختیار حوزه قرار می‌گرفت. دست‌کم تکلیف خیلی از ادعاها زودتر مشخص می‌شد.

صحبت سر شخص نیست. کاش امثال چنین مدیران مادام‌العمر و چند ده ساله‌‌ای را در همه دستگاه‌ها زیرنظر داشته باشیم.کسانی که به هزینه ملت، پیش‌کسوت می‌شوند و کسی نمی‌داند که نتیجه کارشان چیست. اگر از چنین کسانی طلبکار نیستیم حداقل با سیل ستایش‌نامه‌ها و شوگ‌نامه‌های رسانه‌ها جوزده نشویم و بدهکار چنین کسانی نشویم و فکر نکنیم هر کس که دستش از دنیا کوتاه شد باید فقط ازو تعریف کرد و دیگر از کارنامه‌اش نپرسید.

می‌شود پرسید کسی که این همه سال صاحب پست و منصب بوده با چه آمادگی‌ای سر کلاس فلسفه دانشگاه‌های تراز اول کشور مثل تهران و تربیت مدرس حاضر می‌شده؟ احتمالا شما هم ازین دست اساتید دیده‌اید. کسانی که به زحمت برای ساعت تدریس‌شان خودشان را به دانشگاه می‌رسانند. آیا بهتر نیست وقتی کسی از استادان دانشگاه، پستی اداری می‌گیرد دانشگاه اجبارا به او مرخصی باحقوق بدهد. حداقل این است که احتمال دارد کسی جایگزین او شود که بخواهد استاد تمام‌وقت باشد و فقط نام استادی دانشگاه را یدک نکشد.