یکی از پدیده‌های رایج در رسانه‌های تصویری ما این است که آدم‌ها با صفاتی به خوب و بد تقسیم می‌شوند. مثلا شغل آدم خوب ِفیلم یا داستان معلم یا پرستار یا آخوند است و آدم بد ِماجرا معتاد است. در صدا و سیما هم که اغلب با نشانه‌هایی مثل ریش یا چادر می‌شود فهمید قرار است نقش خوب و بد چه‌طور باشد. حتا اگر دقت کرده باشید بسیار رایج است که نام‌های عربی و اسلامی برای آدم‌ خوب‌ها استفاده می‌شود و برای نقش‌های منفی نام‌های ایرانی استفاده می‌شود.

یک نکته درباره داستان دارکوب دور بودن از این‌طور نگاه‌های سیاه و سپید بود. این‌طور نبود که از نزاع بین یک خانواده آبرومند با یک معتاد و کارتن‌خواب پیشاپیش از روی کلیشه‌ها این تصویر در مخاطب ایجاد شود که قرار است ته ِفیلم حق با کدام طرف باشد. حتا در این فیلم گاهی کفه قضاوت مثبت به سمت مهسا نقش زن معتاد و آسیب‌دیده  با بازی بهرامی -  سنگینی می‌کرد.

دارکوب فیلم خوبی بود. با بازی‌های خوب از مهناز افشار، سارا بهرامی و امین حیایی و دیگران. بازی ناچسب و ضعیف در فیلم ندیدم. بازی حیایی متفاوت بود با آن‌چه از او دیده بودم. خیلی وقت بود نقش جدی از حیایی ندیده بودم. برخی صحنه‌های فیلم حسابی گیرنده بود. توجه کامل مخاطب را جلب می‌کرد.

تا به حال دو فیلم خوب از بهروز شعیبی دیده بودم: سیانور و دهلیز. احتمالا بازی بهروز شعیبی در طلا و مس در نقش ِمقابل نگار جواهریان را یادتان باشد. دارکوب از آن دست فیلم‌های اجتماعی است که دوست دارم بیشتر این‌طور فیلم‌هایی ببینم. عنوان فذعی فیلم هم جالب است: هر کسی چیزی برای ترک نکردن دارد!