احتمالا شما هم به دوگانه‌ای که درباره تغییر جهان و یا فهم جهان در برخی نشریات ایجاد و به آن دامن زده می‌شود برخورده‌اید. این ایده که یا باید به فهم ایدئولوژیک از جهان قناعت کرد و در تغییر جهان کوشید و یا این‌که تغییر جهان را نادیده گرفت و به فهم جهان نشست. این برش از سخنان چامسکی برایم بسیار جالب بود:

باید سازماندهی، آموزش و کنش‌گری وجود داشته باشد. آموزش صرفا به معنای آن نیست که به مردم بگوییم باید به چه اعتقاد داشته باشند. منظورم این است که خودمان باید چیزهایی بیاموزیم. مارکس عبارت معروفی دارد که مطمئنم بسیاری از شما آن را شنیده‌اید: وظیفه‌ی ما نه فقط فهم عالم، بلکه تغییر آن است. اما این عبارت را به صورت دیگری نیز می‌توان بیان کرد و باید آن را هم در خاطر داشت. اگر می‌خواهید عالم را به شکلی موثر تغییر دهید، بهتر است ابتدا در فهم آن بکوشید. و فهم آن صرفا به معنای گوش سپردن به یک سخنرانی و یا خواندن یک کتاب نیست، هرچند این‌ها هم گاهی مفیدند. فهم به معنای آموختن است. و شما از طریق مشارکت می‌آموزید. شما از دیگران می‌آموزید. شما از افرادی می‌آموزید که در تلاش برای سازماندهی‌شان هستید. شما ملزم به کسب تجربه و شناخت هستید تا شاید تحقق چنان فکرهایی را امکان‌پذیر سازد./ پایان نقل قول

برشی از کتاب: جنبش تسخیر؛ اشغال وال‌استریت (Occupy)، نوآم چامسکی، ترجمه جعفر فلاحی، نشر مرکز، چاپ اول، 1393.